یک سیستم اطلاعاتی تنها فنآوری نیست. برای درک بهتر سيستمهای اطلاعاتی، باید با ابعاد مختلف آن یعنی سازمان، افراد و فنآوری اطلاعات آشنا بوده (شکل زیر) و از قدرت آنها برای ارائه ی راهحلهایی برای رفع مشکلات و چالشهای کسبوکار آگاه باشید. درک سازمان از سيستمهای اطلاعاتی را سواد سيستمهای اطلاعاتی میگویند و این با سواد کامپیوتری -که اساساً مبتنی بر دانش فنآوری اطلاعات است- متفاوت است.
سازمانها: سیستمهای اطلاعاتی، هسته مرکزی سازمانها را تشکیل می دهند. هر چند تصور بر این می باشد كه فنآوری اطلاعات است که سازمانها و شرکت ها را تغییر می دهد، اما این رابطه در حقیقت یک ارتباط دو طرفه است. فرهنگ و بلوغ سازمانها بر طرز استفاده از فنآوری تاثیر مستقیم می گذارد. سازمانها معمولاً یک ساختار سلسله مراتبی و هرمی شکل دارند که قدرتها و مسئولیتها در آن مشخص و تفکیک می شود. سطوح بالای این هرم مدیران و متخصصان و سطوح پائینتر کارکنان عملیاتی می باشند. سازمانها از طریق این ساختار و همچنین از طریق فرآیندهای کسبوکار كارها را مشخص و تنظيم ميكنند. منظور از فرآيندهاي كسبوكار، وظايف و رفتارهايي هستند كه از لحاظ منطقي با هم مرتبط بوده و براي تكميل كار مورد استفاده قرار ميگيرند. مانند فرآيند استخدام كارمند جديد، خريد يك محصول، تامين مواد و تجهيزات.
بيشتر فرآيندهاي كسبوكار معمولاً روالهايي رسمي هستند كه به مرور زمان براي انجام وظايف خاصي تدوين شدهاند. برخي از اين روالها به صورت مكتوب گردآوري شدهاند و برخي ديگر به صورت اقدامات غير رسمي كاري هستند، مانند مذاكراتي كه كاركنان بخش خريد با فروشندگان انجام ميدهند كه نيازي به مستندسازي مكتوب ندارد. سیستمهای اطلاعاتي ميتوانند بخش عمدهاي از فرآيندهاي كسب و كار را خودكارسازي نمايند. به طور مثال يك سند حسابداري كه پس از صدور فاكتور فروش در سيستم مالي شركت به صورت اتوماتيك زده ميشود.
هر سازمان داراي فرهنگ منحصر به فرد یا مجموعهای از ارزش ها، فرضیات و روشهای انجام کارهاست که مورد پذیرش بیشتر اعضای آن سازمان می باشد. قسمت اعظم فرهنگ یک سازمان در سیستمهای اطلاعاتی آن تعبیه شده است.
افراد: هر کسب و کاری به افرادی بستگی دارد که در آن تجربه داشته و آن را اجرا میکنند. در مورد سيستمهای اطلاعاتی نیز نقش افراد ماهر که آن ها بوجود آورند و پشتیبانی نمایند بسیار مهم و تعیین کننده است. این سيستمها بدون افرادی که بدانند چگونه از اطلاعات برای دستیابی به اهداف کسب و کار استفاده کنند، بی فایده است. نقش مدیران هر سازمان در این خصوص کلیدی است. آن ها می بایست از دانش، اطلاعات و فنآوری های نوین استفاده نموده و با استفاده از روش های خلاقانه از فنآوری اطلاعات به عنوان یک مزیت رقابتی در رقابت با سایر رقبا استفاده نمایند. از طرف دیگر حمایت و درک مدیران سازمانها از تاثیر سيستمهای اطلاعاتی، از عوامل تعیین کننده در موفقیت این سيستمها به شمار می آید. درصد مشارکت کارکنان در سطوح مختلف سازمان نیز از دیگر تاثیراتی است که افراد بر سيستمهای اطلاعاتی و مکانیزاسیون می توانند داشته باشند. بدون همکاری و مشارکت کارکنان، استقرار سيستمهای اطلاعاتی در سازمانها غیر ممکن بوده و فقط باعث تلف شدن منابع سازمان خواهد شد.
فنآوری: فنآوری شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاهها، مادهها و فرآیندهایی است که گره گشای دشواریهای انسان است. بر این پایه، واژه فنآوری اغلب به نوآوریها و نو ابزارهایی اشاره دارد که از اصول و فرآیندهای تازه یافته ی دانشی بهره میگیرند. به عنوان مثال، سخت افزار کامپیوتر، فنآوریهای مدیریت داده، فنآوری شبکه و ارتباط از راه دور را می توان نام برد. تمام این فنآوریها به همراه نیروی انسانی مورد نیاز برای اجرا و مدیریت آن ها، منابعی هستند که می توان آن ها را در سراسر سازمان به اشتراک گذاشته و به این وسیله، زیرساخت فنآوري اطلاعات سازمان را ایجاد کرد. زیرساخت فنآوري اطلاعات، پايه و اساس را ایجاد ميكند و شرکت ميتواند سیستمهای اطلاعاتی خاص خود را بر آن مبنا بنا كند.
نکته ی بسيار مهم اين است كه تا زماني كه افراد يك سازمان در كليه سطوح، از مديريت عالي گرفته تا سطوح عملياتي سازمان، توسعه نيابند، فرهنگ سازماني شكل نگرفته و روالهاي كاري سازمان كه همان فرآيندهاي انجام كار ميباشند، پيشرفتي نخواهند داشت. چرا كه اين افراد هستند كه فرآيندها را توسعه ميدهند و تا زماني كه افراد و فرآيندها توسعه نيابند فنآوري اطلاعات به تنهايي نخواهد توانست باعث رشد و پيشرفت سازمان گردد. كه متاسفانه باور غلط اكثر سازمانها و افراد اين است كه فنآوري اطلاعات ميتواند به تنهايي باعث تحول آن سازمان گردد.